شهید محمّد حسین حدادیان
شهید محمّد حسین حدادیان در تاریخ ۲۳ دی ماه ۱۳۷۴ در تهران به دنیا آمد. دانشجوی علوم سیاسی بود، او از ۷سالگی عضو بسیج بود و در مسجد فعالیّت میکرد.او دنیایی نبود و به دنیا تعلّق نداشت. محمّد حسین پیرو خطّ ولی فقیه بود و تمام مستحبّات و واجبات شرعی و دینی را انجام میداد.
در بسیج هم، بسیار فعّال بود و خالصانه به انقلاب و مردم خدمت میکرد و در بسیج، بسیار خوب رشد کرد. او در خطّ رهبری بود و غیر از خطّ رهبری هیچ خطّی را قبول نداشت و خدا را شکر که تا لحظهی مرگش نیز با ولی فقیه بود.
خصوصیات اخلاقی شهید محمد حسین حدادیان
مادر شهید محمّد حسین حدادیان ویژگی اخلاقی پسرش را اینگونه نقل میکند:
شهید محمّد حسین حدادیان اهل نماز اول وقت ، زیارت عاشورا و هیئت بود. سینهزن امام حسین (علیه السّلام) بود.
او خیلی اخلاص داشت. بیادّعابود و هیچ وقت از کارهای خیری که میکرد نمیگفت. به نظرم مزد این اخلاص و بی ادّعا بودنهایش را با شهادت گرفت.
محمّد دنبال اجرایی کردن فرامین رهبری بود. دغدغهی حفظ دستاوردهای نظام را داشت .
محمّدحسین با سنّ کمش، بصیرت داشت. جریانهای باطل را خوب میشناخت و آگاه به امور بود. او مانند کسی که از ناموسش غیورانه دفاع میکند، از انقلاب با غیرت دفاع میکرد.
شهید محمّد حسین حدادیان همهی عمر بسیجی بود و بسیجی زندگی کرد. میگفت: مامان بصیرتی که آقا میگویند: انشاءاللّه خدا نصیبمان کند و اگر بصیرت داشته باشیم انشاءالله این انقلاب به انقلاب صاحبالزمان (عج اللّه تعالی فرجه الشریف) وصل خواهد شد.
پدر شهید محمّد حسین حدادیان شهادت پسرش را این گونه نقل میکند: از یک ماه قبل از شهادت فرزندم، توحشگرانی، موسوم به دراویش، در خیابان پاسداران حضور داشتند و مزاحماتی را برای مردم ایجاد میکردند و ما نیز ساکن و بسیجی همان محلّه هستیم.
در روز حادثه، آشوبگران قصد تخریب کلانتری پاسداران را داشتند و خوشبختانه آشوبگران با هشدارهای ناجا عقبنشینی کردند و پس از مدّتی آن حادثهی هولناک رخ داد که منجر به شهادت ۳ نفر از نیروهای نیروی انتظامی شد.
پس از آن آشوبگران با چوب و سنگ و سلاح شکاری به سمت نیروی انتظامی و مردم هجوم آوردند و قصد آسیب زدن به اموال مردم را داشتند، این در حالی بود که نیروی انتظامی قصد داشت، بدون خشونت به این غائله، پایان دهد و چندین بار، ناجا به آنها اخطار و تذکّر داده بود، امّا آنها اقدامات شوم خود را انجام دادند.
در شب حادثه، ما در مراسم عزاداری حضرت فاطمه (سلام اللّه علیها) حضور داشتیم که متوجّه شدیم این آشوبها آغاز شده است. محمّد حسین با شنیدن این موضوع، به صورت داوطلبانه برای مقابله با اشرار رفت. من نیز همراه او، تا ساعت ۳ بامداد، در محلّ حادثه، حضور داشتم.
در همان لحظات بامداد، محمّدحسین در ابتدا با اسلحهی شکاری مجروح شد و سپس توسط یک اتومبیل سمند، زیر گرفته شد. این خودرو دوبار از روی پسرم رد شد و او را بهشهادت رساند.
وصیت نامه محمدحسین حدادیان پیش از رفتن به سوریه
بسم رب الشهدا و الصدیقین
خوش به سعادت شهدا
خوشا آنانکه شهادت قسمتشان میشود. خدا میداند که بر خود واجب دانسته که به پیروی از علیاکبر امام حسین (علیه السّلام) در جبهههای حق، علیه باطل حضور پیدا کنم و از حرم عمهی سادات در حدّ توان خود، دفاع کنم که در روز قیامت شرمندهی مادر سادات، حضرت زهرا (سلام اللّه علیها) و ارباب بیکفنم نباشم. جان ناقابلی دارم که پیشکش حضرت صاحبالزمان (عج اللّه تعالی فرجه الشریف) و نایب بر حقّش میکنم.
طلب حلالیت
پدر و مادر عزیزم! دست شما رامیبوسم و از شما میخواهم بابت تمام اذیّتهایی که شما را کردهام، مرا حلال کنید و از حرف آنهایی که میگویند: ما برای پول و مادّیات، از دنیا رفتیم، ناراحت نشوید.
پیرو خطّ رهبری باشید که قطعاً راه درست و راه امام زمان(عج اللّه تعالی فرجه الشریف) میباشد.
اگر شهید نشویم، میمیریم.
وصیت شهید محمد حسین حدادیان از زبان مادرش
مادر شهید محمّدحسین حدادیان میگفت: «محمّدحسین خیلی روی حجاب تأکید داشت. غیرتی بود. ما تذکّر، در مورد رعایت حجاب، از طرف او نداشتیم، امّا اگر حتّی اقوام را در بیرون از منزل میدید که حجاب درستی نداشتند، توجّه نمیکرد و گاهی آنها پیش من گله میکردند که محمّدحسین، ما را در خیابان دید و سلام نداد و توجّهی نکرد.
من هم میگفتم حجابتان را رعایت کنید تا محمّدحسین به شما سلام کند. تا مادامی که اینطور هستید، توجّه نمیکند.»
پیام آیت الله خامنه ای در دیدار خانواده شهید حدادیان
رهبر انقلاب پس از بوسه بر «لباس خادمی هیئت» شهید محمدحسین حدادیان و مشاهده تمثال شهید فرموند:
این واقعاً نور هست؛ یک نور معنوی. خداروشکر کنید برای داشتن چنین فرزندی.