با پیروزی انقلاب اسلامی در سال ۱۳۵۷ همزمان با پیمانکاری در اداره آب کرمان به صورت افتخاری به عضویت سپاه کرمان درآمد. پیش از آغاز دفاع مقدس و با شورش کردها به مناطق غرب کشور رفت. در حوادث انقلاب اسلامی ایران با روحانی مشهدی به نام رضا کامیاب آشنا شد که او را وارد جریانات انقلاب کرد. سهراب سلیمانی برادر شهید میگوید که او یکی از گردانندگان اصلی راهپیماییهای کرمان در زمان انقلاب بود.
آغاز
دفاع مقدس
هنگامی
که عراق در سال ۱۳۵۹ به ایران حمله کرد، حاج قاسم سلیمانی چندین گردان از کرمان را
آموزش داد و به همراه آنها راهی مناطق عملیاتی جنوب کشور شد. او حتی در دورهای
فرماندهی سپاه آذربایجان غربی را نیز برعهده داشت. با خاتمه یافتن شورش کردها به
کرمان بازگشت و فرمانده پادگان قدس سپاه کرمان شد
تاسیس
لشکر ثارالله و نخستین فرمانده این لشکر
اواخر
سال ۱۳۶۰ سردار سرلشکر پاسدار محسن رضایی فرمانده کل سپاه پاسداران طی حکمی سردار
سلیمانی را به فرماندهی تیپ ثارالله منصوب کرد. او بسیار زیرک بود و با استفاده از
همین ویژگی در عملیاتهای مختلفی همچون والفجر ۸، کربلای ۱، کربلای ۵، تک شلمچه و
چندین عملیات دیگر بسیار موفق عمل کرد که حاصل آن کارنامهای درخشان در این دوران
بود.
مبارزه
با اشرار و قاچاقچیان
سردار
حاج قاسم سلیمانی پس از پایان جنگ ایران و عراق در سال ۱۳۶۷ به کرمان بازگشت و درگیر
جنگ با اشراری شد که از مرزهای شرقی ایران هدایت میشدند. او تا قبل از انتصاب به
فرماندهی سپاه قدس، با باندهای قاچاق مواد مخدر در مرزهای ایران و افغانستان میجنگید.
ارتقا
به درجه سرلشکری توسط فرمانده کل قوا
سردار
حاج قاسم سلیمانی در سال ۱۳۷۹ با حکمی از سوی آیت الله خامنهای رهبر معظم انقلاب
پس از سردار احمد وحیدی به عنوان دومین فرمانده این نیرو انتخاب شد. او در این نیرو
فعالیتهای گستردهای در زمینه تقویت و گسترش فعالیتهای محور مقاومت داشت. در
واقع این فعالیتهای سردار سلیمانی در کنار شهید عماد مغنیه بود که سبب قدرتمندتر
شدن این نیرو و ناکامی رژیم صهیونیستی در رسیدن به اهداف خود در خصوص فلسطین و
همچنین لبنان شد.سال
۱۳۸۹ بود که سردار سرتیپ پاسدار حاج قاسم سلیمانی به جهت خدمات فراوان خود از سوی
آیت الله خامنهای فرمانده معظم کل قوا و رهبر انقلاب اسلامی با یک درجه ارتقاء به
درجه سرلشکری رسید.
حضور در
عراق، سوریه و مبارزه با داعش
سردار
شهید حاج قاسم سلیمانی شخصیتی بسیار برجسته در جبهه مقاومت و از یادگاران دوران دفاع
مقدس بود. هنگامی که خبر شهادت او در رسانههای اعلام شد شاید بسیاری از مردم هنوز
باورشان نمیشد که چنین اتفاقی رخ داده است، او چهره درخشان و برجسته محور مقاومت
به ویژه در دوران مبارزه با شجره خبیثه ملعونه داعش بود. این شهید بزرگوار توانست
جبهه مقاومت را در سراسر جهان تشکیل دهد و به همین دلیل هم آمریکا و صهیونیستها و
همه کفار مخالف سردار سلیمانی هستند.
فرمانده
لشکر ۴۱ ثارالله در دفاع مقدس، سازماندهنده نیروهای حزب الله در جنگ ۳۳ روزه
لبنان و فرمانده نیروی قدس سپاه پاسداران و کابوس داعش و جبههالنصره و دار و دستهشان
امروز هدف اقدام تروریستی دولت آمریکا قرار گرفته است. واکنشها به شهادت سرلشکر
سلیمانی که برای بسیاری همچنان همان «حاج قاسم» سالهای جنگ بود در ۶۳ سالگی و پس
از نزدیک به چهار دهه مبارزه بی وقفه نشان از محبوبیت کمیاب یک چهره نظامی داشت.
داعش و
نقش مخرب آن در غرب آسیا
هنگامی
که داعش در سال ۲۰۱۱ میلادی پیشرویهای خود را در مناطق عراق و سوریه آغاز کرد؛ این
سردار سلیمانی بود که با حضور خود در این مناطق و با تشکیل جبهه مقاومت کمر یزیدیان
زمان را شکست.
دولت
اسلامی عراق در آن زمان عملیاتهای تروریستی زیادی را در عراق پایهریزی کرد؛ بعد
از دستگیری «ابوعمر البغدادی»، ابوبکر البغدادی در سال ۲۰۱۰ میلادی به عنوان
سرکرده این گروه تروریستی تعیین شد؛ همزمان با آغاز بحران در سوریه، عناصر گروه
تروریستی دولت اسلامی عراق فعالیتهای خود در سوریه را آغاز کردند و شاخه این
گروهک در عراق با نام «جبهه النصره لاهل الشام» تشکیل شد و در نهایت در سال ۲۰۱۳
ابوبکر البغدادی در پیامی صوتی ادغام «جبهه النصره» و «دولت اسلامی در عراق» را
اعلام کرد تا گروهک تروریستی داعش دولت اسلامی در عراق و شام تشکیل شود.
سردار
سلیمانی با تشکیل محور مقاومت با نیروهایی مانند جنبش النجباء و کتائب حزب الله و
همچنین حشدالشعبی در عراق و گروه هایی نظیر بسیج مردمی سوریه و اتحاد آنها با
مدافعان حرم از ایران و تیپ فاطمیون و زینبیون در مقابل داعش ایستادگی کرد و در
نهایت با رشادت های فراوان در حالی که به گفته بسیاری از فرماندهان نظامی داعش تا
پشت دروازه های کاخ ریاست جمهوری سوریه رسیده بودند و هیچ کس فکر نمی کرد که دیگر
امیدی به شکست داعش باشد؛ سردار سلیمانی به همراه مدافعان حرم ایستاد و مانع از
گسترش و ظهور بیشتر داعش در منطقه غرب آسیا شد.
در نهایت
در سی ام آبان ماه سال ۹۶ بود که سرلشکر قاسم سلیمانی
فرمانده نیروی قدس سپاه در نامه ای به رهبر معظم انقلاب پایان رسمی حکومت گروه
تروریستی داعش را اعلام کرد. این اتفاق مهم با پایین کشیدن پرچم داعش در شهر
بوکمال سوریه نهایی و به همگان نیز اعلام شد. در واقع این وعده صادقی بود که در
آخرین روزهای تابستان همان سال هم از سوی فرمانده نیروی قدس سپاه در مراسم اربعین یکی
از فرماندهان جبهه مقاومت شهید «مرتضی حسینپور» در گلزار شهدای شلمان لنگرود هم
از سوی او اعلام شد.
حاج قاسم
سلیمانی خادم حرم ضامن آهو (ع)
او در تیرماه
سال ۹۳ با حکم حجت الاسلام رئیسی تولیت آستان قدس رضوی (ع) مفتخر به خادمی حضرت
امام رضا (ع) شد.
دریافت
نشان ذوالفقار از دست فرمانده معظم کل قوا
حضور
موثر سردار سلیمانی در صحنه مبارزه با داعش و شکست این گروهک ضاله باعث شد تا حضرت
آیت الله خامنه ای رهبر معظم انقلاب نشان نظامی ذوالفقار یعنی بالاترین نشان نظامی
ایران را به او اعطا کند.
طبق آئیننامه
اهدای نشانهای نظامی جمهوری اسلامی ایران، این نشان به فرماندهان عالیرتبه و
رؤسای ستادهای عالیرتبه در نیروهای مسلح اهدا میشود که تدابیر آنها در طرحریزی
و هدایت عملیاتهای رزمی موجب حصول نتایج مطلوب شده باشد. پس از پیروزی انقلاب
اسلامی، سردار حاج قاسم سلیمانی نخستین کسی است که این نشان را دریافت کرده است.
البته سردار سلیمانی تا پیش از دریافت این نشان سه نشان فتح را هم از دستان فرمانده معظم کل قوا دریافت کرده بودند.
درباره شهادت
سردار
بامداد روز
جمعه ۱۳ دی ۱۳۹۸ سپاه پاسداران انقلاب
اسلامی با صدور اطلاعیهای اخبار مربوط به شهادت سردار سرلشکر قاسم سلیمانی
فرمانده نیروی قدس سپاه پاسداران انقلاب اسلامی را تایید کرد.
سپاه پاسداران
در اطلاعیه خود آورده است: سردار سرافراز اسلام حاج قاسم سلیمانی پس از عمری
مجاهدت بامداد امروز در حمله بالگردهای آمریکایی به شهادت رسید.
پیام رهبر انقلاب در پی شهادت سردار سلیمانی
در پی شهادت سردار پرافتخار اسلام حاج قاسم سلیمانی و شهدای همراه او
بویژه مجاهد بزرگ اسلام جناب آقای ابومهدی المهندس رهبر انقلاب پیامی صادر کردند.
بسم الله الرحمن الرحیم
ملت عزیز ایران!
سردار بزرگ و پرافتخار اسلام آسمانی
شد. دیشب ارواح طیبهی شهیدان، روح مطهر قاسم سلیمانی را در آغوش گرفتند. سالها مجاهدت
مخلصانه و شجاعانه در میدانهای مبارزه با شیاطین و اشرار عالم، و سالها آرزوی
شهادت در راه خدا، سرانجام سلیمانی عزیز را به این مقام والا رسانید و خون پاک او
به دست شقیترین آحاد بشر بر زمین ریخت. این شهادت بزرگ را به پیشگاه حضرت بقیةاللهارواحناهفداه
و به روح مطهر خود او تبریک و به ملت ایران تسلیت عرض میکنم. او نمونهی برجستهای
از تربیتشدگان اسلام و مکتب امام خمینی بود، او همهی عمر خود را به جهاد در راه
خدا گذرانید. شهادت پاداش تلاش بیوقفهی او در همهی این سالیان بود، با رفتن او
به حول و قوهی الهی کار او و راه او متوقف و بسته نخواهد شد، ولی انتقام سختی در
انتظار جنایتکارانی است که دست پلید خود را به خون او و دیگر شهدای حادثهی دیشب
آلودند. شهید سلیمانی چهرهی بینالمللی مقاومت است و همهی دلبستگان مقاومت
خونخواه اویند. همهی دوستان - و نیز همهی دشمنان - بدانند خط جهاد مقاومت با
انگیزهی مضاعف ادامه خواهد یافت و پیروزی قطعی در انتظار مجاهدان این راه مبارک
است، فقدان سردار فداکار و عزیز ما تلخ است ولی ادامه مبارزه و دست یافتن به
پیروزی نهایی کام قاتلان و جنایتکاران را تلختر خواهد کرد.
ملت ایران یاد و نام شهید عالیمقام سردار سپهبد قاسم سلیمانی و شهدای
همراه او بویژه مجاهد بزرگ اسلام جناب آقای ابومهدی المهندس را بزرگ خواهد داشت و
اینجانب سه روز عزای عمومی در کشور اعلام میکنم و به همسر گرامی و فرزندان عزیز و
دیگر بستگان ایشان تبریک و تسلیت میگویم.
تشییع میلیونی پیکر شهید
پیکر شهید قاسم سلیمانی و دیگر همرزمانش که در
حادثه تروریستی فرودگاه بغداد به شهادت رسیدند، در مجموعه مراسمهایی باشکوه و
میلیونی در روزهای ۱۴، ۱۵، ۱۶ و ۱۷ دی ماه در شهرهای کاظمین، کربلا، نجف اشرف،
اهواز، مشهد مقدس، تهران، قم و کرمان تشییع شد.
در روز ۱۶ دی ماه ۱۳۹۸ و در تهران مقام معظم
رهبری بر پیکر شهید سلیمانی و دیگر شهدا در دانشگاه تهران نماز اقامه کردند؛ مراسم
تشییعی که با حضور میلیون میلیونی مردم تهران به بزرگترین مراسم تشییع پس از
مراسم امام خمینی (ره) تبدیل شد.پیکر شهید قاسم
سلیمانی روز سه شنبه ۱۷ دی ماه و در نهایت در گلزار شهدای شهر کرمان به
خاک سپرده شد.
فرازی
از وصیتنامه
خدایا!
از کاروان دوستانم جاماندهام
خداوند،
ای عزیز! من سالها است از کاروانی بهجا ماندهام و پیوسته کسانی را بهسوی آن
روانه میکنم، اما خود جا ماندهام، اما تو خود میدانی هرگز نتوانستم آنها را از یاد
ببرم. پیوسته یاد آنها، نام آنها، نه در ذهنم بلکه در قلبم و در چشمم، با اشک و آه
یاد شدند.
عزیز
من! جسم من در حال علیل شدن است. چگونه ممکن [است] کسی که چهل سال بر درت ایستاده
است را نپذیری؟ خالق من، محبوب من، عشق من که پیوسته از تو خواستم سراسر وجودم را
مملو از عشق به خودت کنی؛ مرا در فراق خود بسوزان و بمیران.
عزیزم!
من از بیجاقراری و رسوای ماندگی، سر به بیابانها گذاردهام؛ من بهامیدی از این
شهر به آن شهر و از این صحرا به آن صحرا در زمستان و تابستان میروم. کریم، حبیب،
به کَرَمت دل بستهام، تو خود میدانی دوستت دارم. خوب میدانی جز تو را نمیخواهم.
مرا به خودت متصل کن.
خدایا
وحشت همه وجودم را فرا گرفته است. من قادر به مهار نفس خود نیستم، رسوایم نکن. مرا
بهحرمت کسانی که حرمتشان را بر خودت واجب کردهای، قبل از شکستن حریمی که حرم
آنها را خدشهدار میکند، مرا به قافلهای که بهسویت آمدند، متصل کن.
معبود
من، عشق من و معشوق من، دوستت دارم. بارها تو را دیدم و حس کردم، نمیتوانم از تو
جدا بمانم. بس است، بس. مرا بپذیر، اما آنچنان که شایسته تو باشم.